Perdic | نوعی کت برای محافظت از باد و باران | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (354 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	parkas U	نوعی کت برای محافظت از باد و باران

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cassettes U	پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
	cassette U	پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
	blockhouse U	ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
	write protect U	شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
	cassette U	چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
	cassettes U	چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
	optical U	شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
	rain check <idiom> U	بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
	fibre optics U	لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
	counter fert U	دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
	guards U	چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
	guarding U	چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
	guard U	چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
	rainstorms U	باد و باران باران شدید
	rainsquall U	باد و باران باران شدید
	rainstorm U	باد و باران باران شدید
	format U	استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
	formats U	استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
	calking chisel	نوعی اسکنه برای فاق دراوردن
	pontoar U	نوعی کرجی برای پل بندی کلک
	bow line U	نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
	logic U	نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
	dipsey sinker U	نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
	capacitance bridge U	نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
	break out U	نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
	wire roll U	نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
	hydroplanes U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	hydroplaning U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	hydroplaned U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	hydroplane U	نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
	ark U	[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
	symbol U	نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
	bow compass U	نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
	danc solution U	نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
	Dizlyk U	[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
	calliper U	نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
	caliper U	نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
	sea marker U	نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
	adlib U	نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
	routing identifier U	نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
	dejagging U	نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
	typhoon U	نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
	typhoons U	نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
	long shot U	شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
	fishnet U	نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
	plaiting U	[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
	re entry vehicle U	نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
	quails U	نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
	quail U	نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
	means ends analysis U	نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
	Sound Blaster U	نوعی کارت صوتی برای PC سازگار ساخت Creative habs که امکان ضبط صدا روی دیسک را میدهد
	z scale U	نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
	straddle trench U	خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
	machine address U	نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
	tacan U	نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
	fiber U	نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
	fibre U	نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
	fibres U	نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
	box beam wing U	نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
	fustic wood U	[نوعی چوب درخت توت که رنگ زردی از چوب آن برای رنگرزی پشم به دست می آید.]
	quick out U	نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
	plug U	[نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
	fire bee U	نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
	blueprint U	نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
	blueprints U	نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
	bittersweet U	نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
	flexowriter U	علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
	air cooled oil cooler U	نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
	preservation U	محافظت
	protection U	محافظت
	conservation U	محافظت
	cares U	محافظت
	cared U	محافظت
	care U	محافظت
	normal maintenance U	محافظت عادی
	preservation U	محافظت جلوگیری
	guarding U	محافظت کردن
	preserve wood U	محافظت چوب
	thermal protection U	محافظت حرارتی
	guard U	محافظت کردن
	protect U	محافظت کردن
	protects U	محافظت کردن
	protecting U	محافظت کردن
	guards U	محافظت کردن
	shield U	محافظت کردن
	shields U	محافظت کردن
	sheltering U	محافظت کردن
	shelter U	محافظت کردن
	shelter U	محافظت حمایت
	sheltered U	محافظت کردن
	copy protection U	محافظت از کپی
	sheltered U	محافظت حمایت
	sheltering U	محافظت حمایت
	shelters U	محافظت حمایت
	shelters U	محافظت کردن
	stickability U	قابلیت محافظت
	asses' ears U	نوعی گوشه [نوعی شاخه]
	cared U	محافظت کردن مراقبت
	protected storage U	حافظه محافظت شده
	cares U	محافظت کردن مراقبت
	Health physics U	فیزیک محافظت از پرتو
	The Physics of Radiation Protection U	فیزیک محافظت از پرتو
	to screen [from] U	[با پرده] محافظت کردن [از]
	right of self preservation U	حق محافظت از سرحدات خود
	protected storage U	انباره محافظت شده
	reserved words U	کلمههای محافظت شده
	security U	محافظت شده یا رمزدار
	care U	محافظت کردن مراقبت
	protected passed pawn U	پیاده رونده محافظت شده
	protective U	زره حفافتی محافظت کننده
	asynchronous computer U	نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
	preserving U	حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
	unprotected U	که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
	preserve U	حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
	preserves U	حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
	to screen one's eyes from the sun U	از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
	breaker U	وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
	breakers U	وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
	cladding U	ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
	rained U	باران
	rainy U	پر باران
	rain U	باران
	rain water	آب باران
	rainless U	بی باران
	rain proof U	ضد باران
	rainwater U	اب باران
	hydrometeor U	باران
	rains U	باران
	drizzling U	نم نم باران
	drizzles U	نم نم باران
	drizzled U	نم نم باران
	drizzle U	نم نم باران
	pluvine U	باران زا
	raining U	باران
	pluvian U	باران زا
	fine rain U	باران
	pluvial U	باران زا
	variable U	داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
	variables U	داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
	rainproof U	عایق باران
	mizzle U	باران ریز
	rain cats and dogs <idiom> U	باران شدید
	rainstorms U	طوفان باران
	rainfall recorder U	باران نگار
	much rain U	باران زیاد
	much rain U	باران بسیار
	sleets U	برف و باران
	raintight U	باران ناپذیر
	rainfall index U	نمایه باران
	rain ga U	باران سنج
	rain check U	بلیط باران
	sleeting U	برف و باران
	sand blast U	شن باران کردن
	cyclonic rain U	باران چرخهای
	udometer U	باران سنج
	sleeted U	برف و باران
	killdeer U	مرغ باران
	rainmaking U	ایجاد باران
	hydrometer U	باران سنج
	catchment U	باران گیر
	hyetometer U	باران سنج
	pluvimeter U	باران سنج
	plovers U	مرغ باران
	acid rain U	باران اسیدی
	plover U	مرغ باران
	dotterel U	مرغ باران
	blood rain U	باران سرخ
	sleet U	برف و باران
	rainmaker U	باران ساز
	rainstorm U	طوفان باران
	rain shower	باران شدید
	sprinkle U	پوش باران
	storm water overflow U	سرریز اب باران
	rain laden U	باران ساز
	bombard U	گلوله باران
	pluviometry U	باران سنجی
	petrel U	مرغ باران
	to send down rain U	باران فرستادن
	raindrops U	قطره باران
	pash U	باران شدید
	drizzling U	نرمه باران
	fine rain U	باران ریز
	rain gage U	باران سنج
	sprinkled U	پوش باران
	pluviosity U	باران خیزی
	bombarding U	گلوله باران
	sprinkles U	پوش باران
	pluviometer U	باران سنج
	pluvial dendation U	باران ستردگی
	plenty of rain U	باران کافی
	fall out U	باران رادیواکتیو
	plenty of rain U	باران فراوان
	pride of the morning U	مه یا باران بامداد
	ombrology U	مبحث باران
	bombardment U	گلوله باران
	showers U	درشت باران
	rainfall area U	پهنه باران
	golden rain	آتش باران
	orographic rain U	باران کوهزاد
	shower U	درشت باران